«پویا محسنی» روزنامه نگار در یادداشتی به عنوان «انتخابات از دریچه ای ساده اما متفاوت؛ آقای پزشکیان نگرانم و میترسم» به پایگاه خبری هویدا آنلاین آورده است؛ این نامه سرگشاده یک فعال رسانه ای که هیجده سال سابقه رسانه و یازده سال سابقه در روابط‌عمومی استانداری فارس را در کارنامه دارد خطاب به رئیس‌جمهور

هویدا آنلاین «پویا محسنی» روزنامه نگار در یادداشتی به عنوان «انتخابات از دریچه ای ساده اما متفاوت؛ آقای پزشکیان نگرانم و میترسم» به پایگاه خبری هویدا آنلاین آورده است؛

این نامه سرگشاده یک فعال رسانه ای که هیجده سال سابقه رسانه و یازده سال سابقه در روابط‌ عمومی استانداری فارس را در کارنامه دارد خطاب به رئیس‌جمهور منتخب است.

شاید این متن و نامه دغدغه های شخصی این روزهای کسی باشد که خود با این موضوعات درگیر بوده و هست.

آقای دکتر پزشکیان این ها را کسی می نویسد که تاکنون هشت عمل و انواع تومور را تجربه نموده است ، کسی که از مهر ۹۲ تاکنون با چند استاندار و معاون استاندار و مدیر کار کرده است. کسی که در همه ادوار تخریب و تهدید به حذف شده است بدون توجه به اسم دولت‌ها. اینها را می‌گوییم که شاید خود را محقق ترین فرد برای انتقام می پندارم به خود اجازه می‌دهم که در نقش داور مدیران یا افراد را ارزیابی کنم اما می ترسم و نگرانم؟

نه نگران تن که نگران تومور وطن ، نگران این چرخه معیوب حذف ، ترس از این خط کشی ها ، این اصلاح طلب هست یا اصولگرا ، او چپ هست یا راست هر چند که من با افتخار یک اصلاح طلب هستم آقای رئیس جمهور ، اصولگرا نیستم ولی به اصول معتقد.

شاید زمان بهترین و البته بی رحم ترین قاضی است برای بررسی عملکرد همه ما و مدیران و افراد! ولی می ترسم و نگرانم چرا که این چرخه حذف که احتمالا با دولت معجزه هزاره سوم شروع شد و در همه دولت های بعد آن بر آتش آن دمیده شد نگرانم می کند. هم به عنوان یک کارمند اداری هم به عنوان یک عنصر رسانه ای نگرانم ، میترسم فارغ از اینکه نیروهای اداری و مدیر و افراد به چه کسی رای داده‌اند یا چه جور فکر می‌کنند. میترسم و نگرانم چون خود ما (دولت ها) رواج دهنده ریا و چند رویی و ترویج آن هستیم با ترویج این حذف ها و دوگانه ها.

وقتی دولت عوض می‌شود؛ آن هم از یک به اصطلاح جناح سیاسی به جناح به اصطلاح رقیبش ؛ مظلوم ترین قشر در این میان کارمندانی هستند که تلاش کرده‌اند وظایف خودشان را فارغ از اینکه چه کسی بر مسند ریاست جمهوری نشسته به بهترین نحو ممکن انجام بدهند. به محض جا به جایی دولت یک عده فرصت طلب ، منفعت طلب یا هر چیزی که اسمش را بگذاریم از گرد راه می‌رسند و بدون توجه به کارآمدی افراد به جای اینکه بگویند فلانی کارش را درست انجام داده هیاهو به پا میکنند که فلان مدیر در فلان دوران کار کرده پس بد است!!

اینها ابدا و هرگز دلسوز مدیران تازه بر مسند قدرت نشسته نیستند و اغلب معلوم نیست از کجا پیدا شده‌اند (که متاسفانه من می‌دانم) اما روزگار کارمندان و مدیرانی که با تمام قوا به وظیفه خود عمل کرده‌اند را سیاه می‌کنند. کارمندانی که نه پستی دارند و نه مقامی نه حقوق آنچنانی و نه رفاه خاصی. این روزها بسیاری از همکارانم که هرگز اهل جناح بندی سیاسی نبوده اند از رنج هایی که کشیده اند برایم گفته‌اند. رنج هایی‌ که خودم هم با آنها بیگانه نبوده ام.

و خود نیز نیز توهین ها و تحقیرها و زشتی های زیادی دیده‌ام و امیدوارم در هفته ها و ماه های پیش رو برای هیچ یک از افرادی که تفکری متفاوت با جریان تازه به مسند نشسته و احتمالا من دارند رخ ندهد.

امروز دیگر برای من این جناح و آن جناح فرقی نمی‌کند ؛ که دوگانه های مرسوم باید حداقل در سیستم اداری جای خود را به کارآمدی و ناکارآمدی بدهد. رشد و ارتقا آسانسوری در هر دولتی بد و ناپسند هست.

من بر خود واجب می‌دانم از افرادی بگویم که بر خلاف تفاوت فکری و جناحی که با من و امثال من داشته اند وقتی در جایگاه های مدیریتی دولت فعلی نشسته اند نه تنها آزاری نرساندند بلکه من و بسیاری همچون من را در حد توان از گزند آن‌ افراد و تفکر عجیب و اعمال دور از اخلاقشان در امان نگه داشته و پناه دادند و تخصص و تعهد و خدمتگزاری را بر جناحی بودن اولویت دادند. از مردانی از جنس وزارت کشور و آشنا به قوانین و مقررات و دلسوز و در روزهای سخت پناه بسیاری از افراد بودند باید بگویم.

از افرادی که‌ همواره به دور از این هیاهوهای جناحی به توان افراد توجه کرده اند. از افراد و مدیرانی که به رغم آنچه بسیاری می‌پنداشتند از مشورت و همکاری با دلسوزانی که تفاوت جناحی و فکری با ایشان داشته اند کوتاهی نکرده اند و از عواقب این حمایت و همکاری ترسی نداشتند.

از افرادی که زیر بار تخریب ناجوانمردانه افراد نرفتند هرچند که‌ در موارد متعددی از سوی جناح حاکم مورد بی مهری قرار گرفته‌اند.

اخلاق حکم می‌کرد نگرانی و ترس خود را در جنجال جا به جایی پست و مقام‌ها این موضوع را به عنوان تجربه‌ای زیسته در استانداری فارس عنوان کنم و با شما آقای رئیس جمهور در میان بگذارم و با تجربه رسانه و روابط‌عمومی و اداری خدمتتان عرض کنم حداقل در طیف اداری از دوگانه اصلاح طلب و اصولگرا باید عبور کنیم و به دو گانه کارآمدی و ناکارآمدی برسیم.

تو مپندار که‌ در فکر تنم/ نگران تومور وطنم/ او که‌ بیمار شود ما همه نیز/ من‌ که‌ بیمار شوم یک بدنم/وطنم از تن من‌ خسته‌ تر است/درک‌ کن درد مرا از سخنم