ماجرای فیلم قهرمان ساخته اصغر فرهادی، و ادعای شباهت آن با مستند «دو سر بُرد، دو سر باخت» ساخته آزاده مسیح‌زاده، حالا دیگر صرفاً یک اختلاف حقوقی یا آموزشی نیست؛ این پرونده، به یک مسئله اخلاقی و فرهنگی مهم در فضای هنری ما تبدیل شده است.

به گزارش هویدا آنلاین ، ماجرای فیلم قهرمان ساخته اصغر فرهادی، و ادعای شباهت آن با مستند «دو سر بُرد، دو سر باخت» ساخته آزاده مسیح‌زاده، حالا دیگر صرفاً یک اختلاف حقوقی یا آموزشی نیست؛ این پرونده، به یک مسئله اخلاقی و فرهنگی مهم در فضای هنری ما تبدیل شده است. در این رابطه «محمد ناصری‌راد» مستندساز و منتقد سینما در یادداشتی به‌عنوان«مسئله «قهرمان» فقط الهام نیست، حذف است» مطلبی را در اختیار هویدا آنلاین قرار داده است .

در این یاداشت آمده است؛

در نگاه نخست، شاید تصور شود که فرهادی صرفاً از یک خبر واقعی الهام گرفته و فیلم خود را ساخته؛ کاری که در سینما امری متداول است. اما مسئله از جایی آغاز می‌شود که می‌بینیم کسی پیش از فرهادی، سراغ این سوژه رفته، آن را با تحقیق میدانی و گفت‌وگو با سوژه‌ها واکاوی کرده و در قالب یک مستند، ساختاری داستانی به آن داده است؛ مستندی که در کلاس‌های آموزش فیلم‌سازی خود فرهادی ساخته شده است.

این فرد، خانم آزاده مسیح‌زاده است. او نه صرفاً یک هنرجو، که محقق میدانی سوژه بوده است. کسی که ماجرا را از دل اخبار بیرون کشیده، به سراغ شخصیت اصلی رفته، ابعاد ماجرا را بررسی کرده و پرسش‌هایی را طرح کرده که در گزارش‌های خبری وجود نداشت. به بیان دیگر، او سوژه‌ای خام را به روایت تبدیل کرده.

فیلم قهرمان از نظر مضمون، شخصیت‌پردازی، تعلیق روایی و حتی زاویه دید به ماجرا، شباهت‌های انکارناپذیری با همان مستند دارد. این شباهت‌ها الزاماً ایراد نیست؛ ایراد اصلی آن‌جاست که نام کسی که این ایده را به شکلی جدی پرداخت کرده، از اعتبار نهایی کار حذف شده است.

فرهادی می‌توانست با یک جمله کوتاه و فروتنانه، ماجرا را حل کند:
«فیلمم از مستند یکی از هنرجویانم الهام گرفته، از او سپاسگزارم.»

اما او نه‌تنها این جمله را نگفت، بلکه از مسیح‌زاده شکایت هم کرد. این‌جاست که ماجرا دیگر فقط به حوزه «قانون» مربوط نیست، بلکه در حیطه «اخلاق حرفه‌ای» معنا پیدا می‌کند. در دنیای هنر، نام بسیاری از فیلم‌سازان بزرگ کنار پژوهشگران و ایده‌پردازانی آمده که الهام‌بخش آن‌ها بوده‌اند. چرا ما از این عرف بدیهی، تا این اندازه فاصله داریم؟

خانم مسیح‌زاده، اگر نگوییم «صاحب اثر اولیه»، دست‌کم باید به عنوان محقق یا دستیار محقق روایت اصلی فیلم شناخته شود. حذف نام او، فراتر از اختلافی شخصی، ضربه‌ای‌ست به جایگاه پژوهش، صداقت و همکاری در فضای حرفه‌ای سینما.

فرهادی فیلم‌سازی چیره‌دست است، اما مصالح اولیه این اثر از جایی دیگر فراهم شده؛ از جایی که زنی، در گمنامی، چراغ یک روایت انسانی را روشن کرد.
وقتی آموزگار سینمای ایران، اصغر فرهادی، به اتهام «سرقت هنری» از یکی از شاگردانش، آزاده مسیح‌زاده، به چالش کشیده می‌شود، مرز میان الهام و اقتباس دوباره زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد. این ماجرا فقط دعوای دو هنرمند نیست؛ آزمونی است برای صداقت، عدالت و اخلاق در فضای هنری ایران.

  • نویسنده : لیلا کریمی
  • منبع خبر : دریافتی