در شرایطی به مصاف معاملات دومین روز کاری هفته می‌رویم که بازار شنبه هم دستاورد خاصی نداشت و یک روز تلخ و کسل‌کننده دیگر را پشت سر گذاشتیم.

البته قسمت جالب ماجرا اینجاست که حتی میزان فشار عرضه در بازار چهارشنبه با وجود قرار گرفتن در روزهای پایانی هفته هم به قدری نبود که بازار دیروز این‌چنین زیر فشار فروش بود ! بازار برای فرار از این بحران نیاز به شوکهای قوی و اساسی دارد و برخی معتقدند تا زمان انتخابات، برگشت قطعی بازار غیرممکن خواهد بود. برخی هم معتقدند نیما و نرخ بهره می‌توانند این شرایط را تغییر دهند. به‌هر جهت تا روز انتخابات ۷ روز کاری باقیست و به نظر این چند روز را هم باید تحمل کرد تا بلکه (امیدواریم) با کشیدن سوت پایان انتخابات و روشن شدن رئیس‌جمهور منتخب، شاهد تغییر ذائقه معامله‌گران باشیم؛ مشروط بر اینکه انتخابات به مرحله دوم کشیده نشود ! در نتیجه معاملات روز گذشته، شاخص کل با افت دیگری (حدود ۱۴ هزار واحد) تا ارتفاع دو میلیون و ۶۱ هزار واحدی عقب نشست. ارزش معاملات بواسطه تشکیل صف فروش در بسیاری از نمادها و موضع تماشاچی‌شدن بسیاری از معامله‌گران حقیقی و حقوقی کاهشی بود و به حدود ۲ همت رسید و رقمی بالغ بر ۵۶۰ میلیارد تومان از چرخه بازار خارج شد.

روزها و هفته پایانی خرداد را حالی پشت سر می‌گذاریم، بهار سال جاری یکی از تلخ‌ترین و افتضاح‌ترین بهارها طی سالیان اخیر بوده است. فروردین را با نرخ بهره بالا و سرکوب دلار نیما و یک جنگ برون‌مرزی تمام عیار آغاز کردیم. در اردیبهشت درگیر گزارش‌های ضعیف ۱۲ ماهه و روشن شدن اثرات تصمیمات سیاستگذار در دست‌درازی به جیب شرکت‌ها بودیم. و خرداد را با فرود سخت بالگرد آغاز کردیم و طی حدود ۵۳ روز کاری سقوط سخت قیمت‌ها ادامه داشت و لذا بعید است سهامداران هرگز بهار ۱۴۰۳ را به فراموش بسپارند !

مشکل بازار دقیقا از جایی حاد و پیچیده شد که چهار اتفاق پشت سر هم و بصورت رگباری به وقوع پیوست و بازار را رها نکرد. اولین رویداد در سیاست‌های ارزی بود که بانک مرکزی مسیری که در کم کردن فاصله نرخ ارز نیما و دلار آزاد را در پیش گرفته بود متوقف کرد. ضربه دوم و تلخ‌ترین اتفاق افزایش نرخ سود سپرده و آشفتگی بازار اخزا بود. در ادامه ریسک‌های سیاسی و نظامی اضافه شد و هنوز این ریسک خاتمه نیافته بود که گزارش‌های تلخ ۱۲ ماهه شرکتها از راه رسید و در نهایت رئیس‌جمهور سقوط عجیبی کرد تا بسیاری از اتفاقات تلخ را بصورت MP3 در یک بازه زمانی کوتاه تجربه کرده باشیم؛ در نتیجه بازار به ویرانه‌ای تبدیل شد که امروز جسد آن را می‌بینیم و لذا این بازار در گام نخست نیاز برداشته شدن این آوار دارد.

این اتفاق دقیقا باید از جایی به نام نرخ بهره و نیما آغاز شود. به نظر می‌رسد در این ۷ – ۸ روز کاری هم آبی از این دولت و رئیس فعلی بانک مرکزی برای بازار گرم نشود و لذا احتمالا همه چیز به بعد از انتخابات ریاست جمهوری موکول شود. البته کمی تغییرات در نیما و بهره را در شرایط کنونی شاهدیم اما از آنجا که این تغییرات کُند و آهسته است و بازار اعتمادی به این دولت ندارد، فعلا واکنش درخور توجهی به این تغییرات نشان نمی‌دهد. اما به نظر سهامداران و فعالان بازار باید تحولات نرخ اخزا را به دقت دنبال کنند. چراکه احتمالا آغاز حرکت قوی بازار از آغاز این رویداد باشد؛ جایی که نرخ سود به دامنه منطقی خود برگشته و فرصت ویژه‌ای برای بازار رقم می‌زند.

اگر بخواهیم این موضوع را دقیق‌تر توضیح دهیم باید به نکته‌ای اشاره کنیم به نام ارزندگی؛ جایی که قیمت‌ها به جایی رسیده‌اند که از فاز تحلیل چه تکنیکال و چه بنیادی خارج شده‌اند. متوسط P/E بازار به اعداد و ارقام نازل ۶ واحدی و P/S بازار به سطوح ۱٫۶ واحدی رسیده.