بسمه تعالی     دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم این درد نهان سوز، نهفتن نتوانم عشق وطن، آبادی ایران گهر بار دردیست که آرامش و خفتن نتوانم   نگاهی گذرا بر فعالیتهای صنعتی و تولیدی محمد رستمی صفا در آستانه ورود به ۷۸ سالگی با قلبی آزرده از ناملایمات، ذهنی پر از خاطرات […]

بسمه تعالی

 

 

دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم

این درد نهان سوز، نهفتن نتوانم

عشق وطن، آبادی ایران گهر بار

دردیست که آرامش و خفتن نتوانم

 

نگاهی گذرا بر فعالیتهای صنعتی و تولیدی محمد رستمی صفا در آستانه ورود به ۷۸ سالگی

با قلبی آزرده از ناملایمات، ذهنی پر از خاطرات تلخ و شیرین و امیدی بی‌انتها قصه زندگی‌ام را به شرح ذیل باستحضار همگان می رسانم :

داستانی که از کوچه پس کوچه‌های تهران قدیم خیابان خانی‌آباد (تختی) شروع و به کارخانجات عظیم صنعتی رسید، داستانی از امید و کار و تلاش شبانه‌روزی، عشق به ایران و تعهدی که هیچگاه شکسته نشد و هنوز پابرجاست و تا آخرین لحظه عمرم هم به فضل خداوند متعال با داشتن فرزندان برومند، تحصیلکرده و با پشتکار بسیار زیاد پابرجا خواهد ماند.

کودکی و خانواده‌ای گرم و صمیمی

ساعت ۵ صبح روز پنجشنبه مورخ ۱۴ خرداد ۱۳۲۶ در خانواده مذهبی،گرم، صمیمی و شناخته شده و مورد اعتماد اهالی محل به دنیا آمدم. پدر و پدربزرگانم دهها سال بود که در تجارت و صنعت فولاد و اتومبیل ریشه داشتند و معتبر بودند. قریب ۱۲۰ سال تجربه تجارت خانوادگی پشتوانه ارزشمند من بود که مثل خونی در رگ‌هایم جریان داشت. فاصله دفتر کار پدرم در خیابان خیام تا خانه کوتاه بود و من گهگاه به دفتر او سر می‌زدم تا اینکه در روز یکشنبه سوم فروردین ماه سال ۱۳۳۷ پدرم دچار مشکلات قلبی شد و من به ناچار از روز پنجم فروردین ماه با نگاهی متفاوت به دفتر کار پدرم قدم گذاردم. علیرغم کودکی احساس مسئولیتی بزرگ داشتم بنابراین تصمیم گرفتم خودی نشان دهم و نور امیدی در دل پدر ایجاد کنم و راهی هم برای آینده خود بسازم. صبح‌ها در دبیرستان و بعدازظهرها در دفتر پدر غرق در کار، احساس بزرگی و مفید بودن داشتم. از همان کودکی روشن بود که راه چیست و مقصد کجاست.

 

نصیحت‌های پدر، چراغ راه آینده

در تابستان سال ۱۳۴۳ زمانی که ۱۷ ساله شدم در اوج شور و شعف جوانی و با آموخته‌های ارزشمند تمامی مسئولیت‌های تجارت فولاد توسط پدرم به من سپرده شد. آن روز پدر سه نصیحت به من داشت که چراغ راه آینده‌ام در کار و زندگی شد :

۱- میخواهم پسرم شیر صفت باشد «متوجه معنی این جمله می‌باشی؟» «نه پدر» شیر چنانچه طعمه‌ای به دست می‌آورد کمی را خود مصرف و بقیه را برای سایر حیوانات می‌گذارد و هیچگاه به حیوانات ضعیف حمله‌ور نمی‌شود، به همین دلیل سلطان حیوانات لقب گرفته است.

۲-  در کار فولاد می بایستی دل فولادی داشته باشی و از هیچ موضوعی در کار نهراسی.

۳- چنانچه ظهر خودت غذای مناسبی مصرف می‌نمائی، اطرافیانت هم باید غذای مناسب میل نمایند.

به پدرم قول دادم این نصیحت‌ها را آویزه گوشم کنم و تا امروز برای آن کوشیده‌ام که به این قول وفادار بمانم.

استقلال، تولد یک رؤیا

تیر ماه سال ۱۳۴۳ با توکل به خدا و با امید به آینده، کارم را به صورت مستقل شروع کردم، همان سال از اتحادیه آهن فروشان تهران پروانه کسب به نام خود گرفتم و کارت بازرگانی‌ام هم از اتاق بازرگانی ایران صادر و تحویل گرفتم، تجارت پر سود بود اما مرا راضی نمی‌کرد، قلبم برای تولید می‌تپید. سال ۱۳۴۷ در کنار کار تجارت، کارخانه‌ای متروکه در کیلومتر ۱۲ جاده تهران – ساوه خریداری نمودم؛ خط تولید آن را تغییر داده و به روزرسانی کردم و نام آن را «شرکت صنعتی و تولیدی استاد» گذاردم این اولین قدم بزرگ تولیدی‌ام بود.

بعد از انقلاب در سال ۱۳۵۹ تجارت را به طور کلی رها و تمام وجودم را برای تولید گذاردم، تجارت پر سود بود و بسیار راحت‌تر از تولید اما مرا راضی نمی‌کرد لذتی که در ساختن بود به هیچ وجه قابل قیاس با تجارت نبود. صدای ماشین‌آلات و خط تولید، شور و شعف کارگران، اشتغال جوانان و … لذتی دارد که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.

در همان سال کارخانه متروکه گروه صنعتی آمل را خریدم، چند سالن جدید ساختم و ماشین‌آلات مدرنی طراحی، سفارش گذاری، خریداری، نصب و راه اندازی کردم، ظرفیت را از صفر به ۵۰٫۰۰۰ تن و سپس به ۲۰۰٫۰۰۰ تن انواع پروفیل صنعتی و ساختمانی رساندم و ۳۰۰ نفر تمام وقت در کارخانه مشغول به کار گردیدند و این تازه شروع ماجرا بود.

کارخانه نورد و پروفیل ساوه، انقلاب صنعتی من

در شهریور ماه سال ۱۳۶۳ قسمتی از سهام کارخانجات نورد و پروفیل ساوه را که ۳۰٫۰۰۰ تن پروانه تولید داشت خریداری نمودم، در دی ماه سال ۱۳۶۳ عضویت در هیئت مدیره این شرکت و در اردیبهشت سال ۱۳۶۴ مدیریت عاملی این شرکت را پذیرا شدم و با حدود ۲۰۰ نفر پرسنل، تولید را راه‌اندازی نمودم و تمام تلاشمان این بود که ظرفیت تولید افزایش یابد، دوران جنگ بود و محدودیت‌های کشور زیاد، اما حتی یک روز هم تولید کارخانجات متوقف نشد. بعد از جنگ دوران سازندگی شروع و روح تازه‌ای در کشور دمیده شد.

همه جا صحبت از توسعه و سازندگی بود. من هم طرح توسعه بی‌سابقه‌ای‌ را شروع نمودم، ۳۰۰٫۰۰۰ متر مربع سالن تولید ساختم و ظرفیت تولید را از ۳۰٫۰۰۰ تن به ۸۰۰٫۰۰۰ تن رساندم، یعنی ۲۷ برابر؛ انواع پروفیل و لوله‌های صنعتی و آب و گاز را تولید می‌کردیم و جایگزین واردات که با چند برابر قیمت از کشورهای آلمان، فرانسه، ژاپن و هند انجام می‌شد، گردید. تولیدات ما نه تنها نیاز داخل را تأمین می‌کرد بلکه به کشورهای پیشرفته صنعتی اروپائی هم صادر می‌شد و افتخاری برای کشور عزیزمان ایران بود.

 

با دو طرح توسعه‌ای دیگر، تنوع محصولات را افزایش و تولید لوله‌های استراتژیک تا قطر ۶۱۰ میلیمتر هم راه‌اندازی شد، شرکت‌های نفت و گاز دیگر نیازی به واردات لوله تا قطر مذکور را از خارج از کشور نداشتند و ایران عزیز در این رابطه به خودکفائی رسیده بود که بسیار غرورانگیز بود و شیرین؛ از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۵ بارها به عنوان تولیدکننده و صادرکننده نمونه انتخاب و تقدیر شدم و امروز کارخانجات نورد و پروفیل ساوه با ظرفیت ۲ میلیون تن بزرگترین کارخانجات لوله و پروفیل در خاورمیانه می‌باشد و تمامی نیاز کشور را به انواع لوله‌های آبرسانی، نفت و گاز، پالایشگاهی تا قطر ۶۱۰ میلیمتر تولید، تأمین و به شرکتهای زیرمجموعه وزارت نیرو، وزارت نفت و شرکت ملی گاز تحویل می‌نماید.

کارخانجات نورد و لوله صفا، جهش صنعتی و افتخاری جهانی

کارخانجات نورد و لوله صفا در سال ۱۳۷۰ تأسیس و پروانه تأسیس خود را با ظرفیت سالیانه ۱٫۵۷۰٫۰۰۰ تن انواع لوله‌های آب، نفت، گاز و … در اقطار ۲۱۹ الی ۳٫۰۰۰ میلیمتر همراه با پوشش‌های گوناگون خارج و داخل لوله دریافت و تولید آن را در ۴ فاز تعریف و اولین فاز آن در سال ۱۳۷۹ شروع به تولید و پس از آن هر سال بهره‌برداری از یک فاز دیگر آن را آغاز نمودیم و هم‌ اکنون بزرگترین تولیدکننده انواع لوله‌های فلزی برای مصارف گوناگون از نظر تنوع تولید، کمیت و کیفیت در دنیا، در کشور عزیزمان ایران می‌باشد و تمامی لوله‌های نفت و گاز را که از کشورهای اروپائی، آمریکائی و خاور دور با چندین برابر قیمت به کشور وارد می‌شد را قطع و در کارخانجات خود تولید و مفتخر می‌باشیم که تولید لوله‌‎های مورد نیاز صدها پروژه عمرانی و زیر بنائی کشور را انجام و در این رابطه بیش از حدود ۵ میلیارد دلار صرفه‌جوئی ارزی برای کشور عزیزمان ایران به ارمغان آورده‌ایم.

 

اکنون به مرور و علیرغم تمام مشکلات و محدودیت‌ها، گروه صنعتی صفا تعداد ۲۲ کارخانه عظیم گوناگون در سراسر کشور عزیزمان ایران و با اشتغالزائی جمعاً حدود ۵٫۵۰۰ نفر بصورت مستقیم و تعداد حدود ۵۵٫۰۰۰ نفر بصورت غیرمستقیم زیرمجموعه دارد.

در حال حاضر کارخانجات احداث شده، زیر سقف بیش از ۲ میلیون مترمربع سالنهای صنعتی عظیم قرار دارد که این حجم از سالن صنعتی در ایران عزیزمان بی‌نظیر و تنها در کارخانجات تابعه گروه صنعتی صفا با حدود بیش از ۹۰ خط تولید احداث شده است.

آموزش، تعهد اجتماعی

انسان هرچه درد و رنج کشیده و می‌کشد از جهل است و دانش کلید پیشرفت و توسعه است. با این دیدگاه در سال ۱۳۸۶ دانشگاه علمی کاربردی صفا را جهت ارتباط صنعت و دانشگاه و ارتقاء دانش پرسنل عزیزمان و سپس برای پرسنل کارخانجات مستقر در استان مرکزی در شهرستان ساوه احداث و تاکنون تعداد هزاران نفر دانش آموخته برای انجام کارها به صورت علمی و بهتر در کارخانجات تربیت و هم اکنون تعداد بیش از ۱٫۰۰۰ نفر دانشجو از سراسر ایران عزیز در حال آموزش در مرکز علمی کاربردی صفا می‌باشند.

گروه صنعتی صفا، رؤیای در حال تحقق

طرحهای توسعه‌ای بسیاری از قبیل تولید چهار نوع اتومبیل‌ سواری با برندهای بسیار خوب اروپائی و خاور دور تمام برقی و بنزینی با حداقل مصرف کمتر از ۴% در ۱۰۰ کیلومتر و نیز انواع کامیون‌های با برند بسیار عالی و ظرفیت‌های گوناگون و با قیمت‌های رقابتی و دو کارخانه نورد سبک و سنگین برای مصارف صنعتی، عمرانی و ساختمانی برای برطرف نمودن مشکلات پروژه‌های زیربنائی عظیم کشور عزیزمان ایران در مجموعه صنعتی صفا در دست اقدام بوده که متأسفانه به دلیل زیاده‌خواهی بانک پارسیان و تصرف به ناحق کارخانجات و … توسط این بانک، متوقف و امید است به زودی زود با اجرای عدالت توسط دستور ریاست محترم قوه قضائیه، رفع تصرف از کارخانجات و املاک آنها از ید بانک پارسیان آغاز گردد.

با راه‌اندازی و بهره‌برداری از طرحهای توسعه‌ای مذکور که می‌تواند کمتر از یکسال به بهره‌برداری برسد، تعداد پرسنل مستقیم تا این قسمت به بیش از ۸٫۰۰۰ نفر و غیرمستقیم به حدود  ۸۰٫۰۰۰ نفر و صرفه‌جوئی ارزی سالیانه تا این مقطع حداقل به حدود ۸۰۰ میلیون یورو خواهد رسید.

 آینده‌ای روشن در جنوب ایران

در حال حاضر در اوج مشکلات و با وجود تمام محدودیت‌های ایجاد شده برای این شرکت و کم‌ لطفی‌های انجام شده، احداث بزرگترین کارخانجات فولاد استراتژیک خاورمیانه را در ۵ فاز گوناگون در شهرستان بندرعباس با ظرفیت سالیانه ۱۵ میلیون تن در دست اجرا داریم که به یاری خداوند متعال و با حمایت‌های مقام معظم رهبری، ریاست محترم جمهور، ریاست محترم قوه قضائیه و ریاست محترم، معاونین و برادران جان بر کف سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بهره‌برداری از اولین فاز آن که تمامی ماشین آلات و تجهیزات آن از کشور آلمان خریداری و قسمتی از آن بارگیری و حمل و مابقی آن تا پایان سال جاری بارگیری و به کشور عزیزمان حمل خواهد شد، حداکثر در پایان سال ۱۴۰۶ آغاز خواهد شد و بهره‌برداری از ۴ فاز دیگر به تدریج تا پایان سال ۱۴۱۰ انجام خواهد شد.

با راه‌اندازی این کارخانجات حداقل ۱۰٫۰۰۰ نفر از جوانان استان‌های هرمزگان، سیستان و بلوچستان و سایر استان‌های همجوار مستقیماً به کار دعوت و حدود حداقل ۱۰۰٫۰۰۰ شغل غیرمستقیم هم ایجاد، تمامی نیاز کشور به ورود فولادهای استراتژیک برطرف، حداقل سالیانه حدود۵۰۰ میلیون یورو صادرات و حداقل ۱۰۰۰ میلیون یورو هم ارزش افزوده برای کشور عزیزمان ایران به ارمغان خواهد آورد و این پروژه عظیم و بی‌نظیر فولاد استراتژیک در جنوب کشور و در کنار آب‌های زیبای خلیج‌ فارس از گروه صنعتی صفا به یادگار خواهد ماند.

ژابیز، مقاومتی است دردناک

تلاشها و تولیدات ما وسعت بی‌نظیری دارد و طبیعی است که در معرض قضاوت و ارزیابی قرار گیرد، اما زمانی دردناک‌ خواهد شد که با منافع و زیاده‌خواهی عده‌ای آلوده گردد. اینجانب اگر هدفم تنها کسب سود و منافع بود هیچگاه تجارت و سود راحت و سرشارش را رها نمی‌کردم و به تولید با سود محدود و داشتن مشکلات فراوان آن روی نمی‌آوردم، اما صد حیف که درک این نکته ظریف و مهم برای برخی دشوار و چه بسا ناممکن است.

حکایت ما و بانک پارسیان نیز چیزی جز زیاده‌خواهی بانکی که سالها این شرکت را تحت تاثیر منفی خود قرار داده و بسیاری از تولیدکنندگان و کارآفرینان واقعی کشور ما را هم زمین‌گیر و ورشکست نموده است، نمی‌باشد. اما یقین داریم روزی خواهد رسید که واقعیت‌ها و توطئه‌های این بانک خصوصی رباخوار و زیاده‌خواه برای مسئولین عالی مقام کشور و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران آشکار گردد و آنچه مسلم است تولید، همیشه سربلند بوده و پایدار خواهد ماند.

پیامی از قلب و دردهای ناگفته

اکنون این کارآفرین واقعی ۷۸ ساله کشور با همه این تلاشها و افتخارات، بدون هیچگونه خطائی و تنها به دلیل این همه کارآفرینی منحصر به فرد در کشور و به جرم احداث این همه پروژه عظیم صنعتی و تولیدی و صرفه‌جوئی‌های ارزی قابل توجه و نداشتن حتی یک ریال بدهی به بانک پارسیان و مشخص شدن بستانکاری‌های قابل توجه شرکتها از بانک پارسیان پس از تحمل ۱۰۴روز بازداشت بار اول و ۱۶۴ روز بازداشت بار دوم و اکنون بیش از ۲۱ ماه همراه با فرزند عزیز و کاردانم مهدی و ۳ نفر از همکاران عزیز و فداکارم در بازداشتگاه تهران بزرگ محبوس که می‌بایستی بر اساس مندرجات دادنامه صادره مورخ ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۴ تعداد ۵ کارخانه تصاحب شده توسط بانک پارسیان در سال ۱۳۹۴ و کارخانجات نورد و پروفیل ساوه، نورد و لوله صفا، سازه‌های فلزی و ماشین آلات صنعتی صفا و تمامی املاک متعلق به آنها که با وکالتنامه‌‎ها، صلحنامه‎ها و کاغذهای A4، پس از ۱۶۳ روز بازداشت طاقت فرسا از اینجانب در روز یکشنبه مورخ ۰۵/۱۰/۱۳۹۵ امضاء گرفته شده و به ناحق به تصرف بانک پارسیان درآمده است، بازپس و مبالغ قابل توجهی هم که بانک پارسیان به شرکتهای زیرمجموعه بدهکار می‌گردد، بر اساس اجرای دادنامه توسط قاضی محترم اجرای احکام محاسبه و به‌ روزرسانی و به شرکتهای زیرمجموعه گروه صنعتی صفا مسترد گردد.(لازم  به ذکر است که یک روز پس از امضاء وکالتنامه‌‎ها، صلحنامه‎ها و کاغذهای A4، در تاریخ ۰۶/۱۰/۱۳۹۵ از بازداشت بار دوم آزاد گردیدم.)

اکنون بر اساس عهدی که از روز اول کارم با خداوند متعال بستم، سعی و تلاش مضاعف در جهت شکوفائی صنعتی کشور عزیزمان ایران نموده و با عشق جهت آبادانی کشورم همراه با فرزندان عزیزم و همکاران گرامی‌ام می‌سوزیم و می‌سازیم و امیدوار به فضل خداوند متعال، حمایتها و منویات مقام معظم رهبری در رابطه با تولید و سرمایه‌گذاری برای تولید و اجرای عدالت به دستور ریاست محترم قوه قضائیه خواهیم بود که با بررسی بیشتر، احقاق حق فرموده و برخورد لازم را با یک بانک ربا خوار و زیاده‌خواه خصوصی که در واقع اخلال در نظام تولیدی و سرمایه‌گذاری کشور نموده است، داشته باشند.

 

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه خود خواند از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 

 با احترام

  محمد رستمی صفا

      رئیس هیئت مدیره گروه صنعتی صفا

       دوازدهم خرداد ماه سال ۱۴۰۴