این مزرعه حیرت انگیز ۲۲۵۰۰۰۰۰ هکتار را مدیریت می کند. مزرعه مگا شهر مودانجیانگ در زمینه لبنیات تخصص دارد و حدود ۱۰۰۰۰۰ گاو دارد. این مزرعه ۵۰ برابر بزرگتر از بزرگترین مزرعه لبنی در اروپا است که تشویق برای گسترش آن در سال ۲۰۱۵ در پاسخ به ممنوعیت روسیه بر محصولات لبنی از اتحادیه اروپا اتفاق افتاد. دومین مزرعه بزرگ جهان نیز در چین واقع شده است. مگافارم لبنیات مدرن در “آنهویی” واقع شده است و مساحتی معادل ۱۱۰۰۰۰۰۰ هکتار دارد که تقریباً نصف وسعت مزرعه Mudanjiang است. این مزرعه در سال ۲۰۱۱ شروع به کار کرد و در آن زمان با ۴۰۰۰۰ گاو بزرگترین مزرعه جهان بود. مزارع بزرگ باقی مانده در جهان همگی در استرالیا هستند. سومین بزرگترین در جهان و بزرگترین در استرالیا “آنا کریک” در استرالیای جنوبی است . آنا کریک؛ بر مساحت ۶۰۰۰۰۰۰ هکتار نظارت دارد و بیش از ۱۷۰۰۰ رأس گاو در اینجا پرورش داده می شود تا با تقاضای گوشت گاو پاسخگو به نیازهای بین المللی باشد و این مزرعه را به بزرگترین تولید کننده گاو گوشتی در جهان تبدیل می کند. چهارمین مزرعه بزرگ جهان؛ مزرعه “کلیفتون هیلز” در استرالیای جنوبی قرار دارد و در ۴,۲۰۰,۰۰۰ هکتار کار می کند. این چراگاه گاو گوشتی در سال ۱۸۷۶ تاسیس شد و تنها ۱۰۰۰ گاو پرورش داد. پس از کلیفتون هیلز، مزرعه اسکندریه با ۴۰۰۰۰۰۰ هکتار قرار دارد. این مزرعه تولید گاو در قلمرو شمالی واقع شده است و از سال ۱۸۷۷ تحت مالکیت شرکت پاستورال استرالیای شمالی بوده است. ۵۰ کارمند در این ملک زندگی و از ۵۵۰۰۰ گاو که در اینجا می چرند مراقبت می کنند. مزارع دیگر در استرالیا که بزرگترین در جهان محسوب می شوند عبارتند از Davenport Downs در کوئینزلند (۳۷۰۰۰۰۰ هکتار)، Home Valley در استرالیای غربی (۳۵۰۰۰۰۰ هکتار)، Innamincka در استرالیای جنوبی (۳۳۴۰۰۰۰ هکتار)، Wave Hill در قلمرو شمالی (۳۳۳۰۰۰۰ هکتار). ، و ماریون داونز در کوئینزلند (۳,۰۷۰,۰۰۰ هکتار). اکثریت گوشت طیور بریتانیا توسط تعداد انگشت شماری از شرکتهای بزرگ از جمله Faccenda، Moy Park، Cargill، ۲ Sisters و Banham Poultry تولید میشود که همگی مالکیت خصوصی دارند. از سوی دیگر؛ تسکو، ساینزبری، موریسونز، آسدا، مکدونالدز، و ناندو از جمله سوپرمارکتها و فست فودهای زنجیرهای هستند که گوشت را از شرکتهایی که در مزارع بزرگ تولید میکنند تهیه میکنند. کارگیل، غول مواد غذایی ایالات متحده، در حال حاضر یکی از بزرگترین بازیگران در کشاورزی بریتانیا، با شبکه ای از بیش از ۱۰۰ مزرعه بزرگ است. اسپانیا بزرگترین تولید کننده گوشت خوک در اروپا است و روشهای کشاورزی «کارخانه ای» یا کشاورزی «فشرده» آن در مزارع بزرگی که به آنها «مگا مزارع» میگویند، موضوع بحث بسیاری است . کشاورزی تجاری پیچیده و در مقیاس بزرگ می تواند امنیت غذایی و تجارت جهانی را برای کشورها بهبود بخشد، اما موفقیت آن به سرمایه گذاری، حضور در بورس های ملی و حاکمیت قانون بستگی دارد ظهور مزارع بزرگ و CAFO ها کشاورزی آمریکا را به طور اساسی متحول کرده است. تقریباً ۹۹ درصد از حیوانات پرورشی در ایالات متحده در مگافارم ها پرورش داده می شوند. حدود ۲۵۰۰۰۰ مزرعه در ایالات متحده وجود دارد. هر روز، ۲۳ میلیون حیوان در این مزارع کشته می شوند (حدود ۲۶۶ حیوان در هر ثانیه)؛ این تعداد شامل آبزیان پرورشی و حیوانات وحشی نمی شود. اگر آنها را به این آمار اضافه نماییم، تعداد حیوانات کشته شده برای تغذیه اآمریکایی ها از ۱۰ میلیارد حیوان در سال به ۱۳٫۸ میلیارد افزایش می یابد. بریتانیا نزدیک به ۸۰۰ مزرعه بزرگ دام دارد. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، دولت ها در پاسخ به تقاضا برای غذای ارزانتر و هزینههای تولید پایینتر، متعهد میشوند که تولیدات کشاورزی را از طریق کشاورزی در مقیاس بزرگ در قالب «مگا مزارع» با ظهور مگا فارم ها و CAFO ها تغییر راهبرد دهند. مزارع بزرگ توسط ذائقه مصرف کنندگان هدایت می شوند . مردم می خواهند گوشت ارزان بخرند، و کشاورزی فشرده تنها راه برای برآورده ساختن این تقاضا است . مزارع مگا مراکز تولید در مقیاس بزرگ خواهند بود و سایر کشاورزان را در جوامع اطراف با جذب بازارهای خصوصی برای نهاده ها و کنترل خروجی ها به حرکت می اندازند. پیش بینی می شود که توسعه “مگا فارم ها”، بکمک هوش مصنوعی، پهباده، آواتارسازی، بلاکچین، و منضمات تکنولوژی دیجیتال، انقلابی در بخش کشاورزی ایجاد کند. این دستور کار ، نیاز به توسعه مزارع بزرگ برای افزایش تولید کشاورزی، بهره وری و تجاری سازی و همچنین کمک به شهرنشینی و صنعتی شدن را مشخص می کند. دامداری در مگا فارم های فشرده مزایای زیادی نسبت به محدوده های باز سنتی دارد، از جمله صرفه جویی در هزینه و مقیاس، مراقبت های بهداشتی کارآمدتر برای گله ها و گله ها، و در نهایت غذای ارزان تر. طبق گزارش سازمان ملل، CAFO ها در سطح جهان ۷۲ درصد از مرغ، ۴۲ درصد تخم مرغ و ۵۵ درصد از تولید گوشت خوک را تشکیل می دهند. بر اساس گزارش موسسه ” World watch “، در سال ۲۰۰۰، حدود ۱۵ میلیارد دام در جهان وجود داشت. تا سال ۲۰۲۳، این رقم به حدود ۲۴ میلیارد که اکثر محصولاتشان مثل تخم مرغ، گوشت مرغ و گوشت خوک در مزارع فشرده و مگافارم ها تولید می شود. توسعه مزارع مگا ؛ پتانسیل افزایش پس انداز و سرمایه گذاری، گسترش پایه مالیاتی و توسعه صنایع تبدیلی تولیدی و پیشرفت خدمات قابل تجاری وگمرکی را به همراه دارد. توسعه “مزارع مگا” در کشورهای آفریقایی تقریباً ۴۰٪ از محصولات کشاورزی بازار این کشور را تشکیل می دهد، بنابراین توسعه مگافارم ها یک رویکرد قابل دوام در کشاورزی تجاری است. مزارع بزرگ به مانند “یک شرکت کشاورزی تجاری” دارای حاکمیت شرکتی معین، در مقیاس انبوه و از نظر فن آوری پیچیده است که علاوه بر نیازهای معمول و کلان کشاورزی به حاکمیت قانون، مالکیت ایمن زمین، زیرساخت های کافی، دسترسی مقرون به صرفه به انرژی و بانک ها و بازارهای مالی با عملکرد خوب بستگی دارد. مزارع بزرگ می توانند هم برای افراد تحصیل کرده و هم برای نیروی کار غیر ماهر شغل ایجاد کنند و مسیری را برای توسعه و رشد اقتصادی در مناطق روستایی که در مقام مقایسه با مناطق شهری با رشد سریع، عقب هستند ارائه دهند. در برخی از کشورها نیز اخیرا دولت ها” رویکرد پلتفرمی” را اتخاذ نموده اند که در آن دولت عمدتاً نقش دعوت کننده، هماهنگ کننده و تنظیم کننده مزارع خصوصی، تامین کننده مالی و تشویق سرمایه گذاری های شرکت های چند ملیتی و خریداران خارجی و زمینه ساز حضور مگافارم ها در بورس را ایفا خواهد کرد. علاوه بر این، تسهیلاتی را ایجاد می کند تا تامین کنندگان و خریداران بتوانند نیازهای سرمایه گذاران ثبت شده در این مزارع را بشنوند و محصولات و توافق نامه هایی را توسعه دهند که پاسخگوی نیازها باشد. تسهیلات به شرح زیر خواهد بود: تسهیلات تجاری; تسهیلات مالی؛ تسهیلات مکانیزاسیون مزرعه; تاسیسات آبیاری تکمیلی؛ تسهیلات نهاده های مقرون به صرفه؛ تسهیلات مدیریت مزرعه؛ تسهیلات تولید نهاده؛ تسهیلات مالیاتی و تسهیلات سیاستگذاری مزرعه برای تسریع تجاری سازی کشاورزی و در نتیجه تسریع کشاورزی-صنعتی متمرکز خواهد بود. توسعه مگا فارم ها اخیراً توجه سهامداران مختلف را با دیدگاه های متفاوت در مورد این رویکرد جلب کرده است. سهامداران انتظار دارند که زمین برای مزارع بزرگ عمدتاً از املاک رها شده یا کم استفاده باشد. با این حال، توافق بر این است که مزارع بزرگ باید تحت مدیریت و مالکیت بخش خصوصی قرار گیرند، در حالی که دولت باید محیط مساعدی را فراهم کند (به عنوان مثال، ارائه خدمات توسعه متناسب و مشوق های سرمایه گذاری) و زمین را برای استفاده در دسترس قرار دهد. برای توسعه مزارع مگا نیاز به سرمایهگذاری بزرگ در راستای ادوات مکانیزه وجود دارد، بنابراین نیاز به لابی کردن شرکتهای بزرگ بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در مزارع مگا انکار ناپذیر است. ویژگی های کلیدی یک مزرعه بزرگ عبارتند از: زمین، مکانیزاسیون، تکمیل زنجیره ای از ارزش افزوده فعالیتهای مکمل، آبیاری مدرن و زیرساخت های پشتیبانی. با این حال، بر اساس تجارب جهانی؛ دلایلی نیز برای عملکرد ضعیف مزارع بزرگ وجود دارد که عبارتند از مداخلات غیرقابل پیش بینی دولت در بازارهای تولیدی، مشوق های ناکافی دولت برای حمایت از تولید در مزارع بزرگ، فضای نامطلوب سیاست های تجاری، طبق مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف، مزارع مگا با سودآوری و بهره وری بالا همراه بوده اند و مزارع مگا به طور بالقوه میتوانند دسترسی مزارع کوچک و استفاده از بذر، کود و سایر نهادههای بهبود یافته را افزایش دهند.
تجارب موفق جهانی نشان داده که برای توسعه مگافارم ها ؛ دولت ها به شرکای راهبردی یا نوعی سرمایه داری تجاری کشاورزی متعهد ملی( بورژوازی متعهد) نیاز دارند. شرکای توسعه استراتژیک برای حمایت کاتالیزوری برای افزایش بهره وری کشاورزی توسط بخش خصوصی تنها بدون تحریف بازار قادر رشد و نمو و فعالیت موثرهستند. حمایت های مشتمل بر کمک های فنی، کمک های بلاعوض، ضمانت ها، صیانت از حقوق صاحبان سهام و شبه حقوق صاحبان سهام و وام ها مطابق با سبد خاص شرکای توسعه از امهات این برنامه است. شرکای توسعه باید بپذیرند که کشاورزی تجاری و مگافارم را به عنوان یکی از اولویت های موضوعی و تعامل با دولت برای درک رویکرد دولت در توسعه مزارع مگا را ادامه می دهند. تامین مالی توسط برخی از این شرکای به خوبی با مفهوم مزرعه بزرگ هماهنگ است، دولت هم برای اجرای چارچوب مزرعه مگا باید مشتاقانه فراخوان دهد و لیستی از اولویتهای ملی زنجیره های ارزش برای توسعه مزارع مگا ارائه نماید. دولتها به عنوان تغییر دهنده بازی برای صنعت کشاورزی، ارزش افزوده، مشوق مشارکت بانک ها ، صادرات و ادغام زنجیره ارزش منطقه ای فرصتها را شناسایی و معرفی میکنند. علاوه بر این، ایجاد شغل، تابآوری در برابر تغییرات آب و هوایی، توانمندسازی ، امنیت غذایی و تغذیه نیز از دیگر پارامترهای مورد توجه در انتخاب زنجیرههای ارزش است. معمولا دولت ها کشاورز متوسط و بزرگ را از سراسر کشور شناسایی کرده و از طریق فرآیندهای مختلف از آنها حمایت می شود تا وارد کشاورزی تجاری و “زنجیره های ارزش اولویت دار انتخاب شده” شوند. دولت بعنوان پشتیبان مدیریت مزرعه شیوه های مدیریت مزرعه مناسب و کارآمد را تضمین می کند و به کشاورزان در بهینه سازی عملیات خود برای حداکثر بهره وری و سود کمک می کند. از سویی از مجموعه کارشناسان کشاورزی خود برای ارائه راهنمایی های فنی به کشاورزان استفاده می کند و به آنها کمک می کند تا با چالش ها مقابله کنند و تکنیک های کشاورزی نوآورانه را اتخاذ کنند. دولت با توسعه مهارت های مدیریتی و با تاکید بر ظرفیت سازی، آموزش و پشتیبانی را برای توسعه مهارت های مدیریتی کشاورزان ارائه می دهد و آنها را قادر می سازد تا تصمیمات آگاهانه بگیرند و به طور موثر شرکت های خود را اداره کنند. نقش دولت در سیاستگذاری و محیط تجاری تنظیمی، ایجاد یک محیط سیاستی توانمند برای تشویق سرمایه گذاری بخش خصوصی در توسعه مزارع بزرگ حیاتی است. مداخلات غیرقابل پیش بینی دولت در بازارهای تولید همچنان یکی از نگرانی های اکثر کشاورزان در مقیاس بزرگ است. موضوع مشوق های ناکافی دولت برای حمایت از تولید در واحدهای بزرگ همچنان یک نگرانی است. مگافارم نیاز به تفکر صنعتی و مکانیزاسیون دیجیتال دارد که در بیشتر موارد باید از خارج از کشورها وارد شود. با این حال، مالیات های مربوط به واردات ماشین آلات کشاورزی مسئله مهمی است. دولت ها برای حمایت از واحدهای بزرگ باید در مورد حداقل قیمت درب مزرعه (MFGP) تجدید نظر کند. از نظر استراتژیک، دولت نباید حداقل قیمت دروازه مزرعه اجباری صادر کند، بلکه باید «قیمت راهنما» را بر اساس معیارهای مورد استفاده برای تعیین یک MFGP صادر کند. صدور “قیمت راهنما” به دولت اجازه می دهد تا با خطر کمتری برای ایجاد انحرافات منفی بازار بر قیمت های بازار تأثیر بگذارد و امکان انعطاف پذیری در بخش های مختلف بازار مانند کشاورزی قراردادی را فراهم کند. موعد زمانی” انتشار حداقل قیمت درب مزرعه” قبل از شروع فصل سه مزیت اصلی دارد.کشاورزان اطلاعات قیمتی در اختیار خواهند داشت تا به آنها کمک کند تا در مورد چه محصولی بکارند تصمیم بگیرند؛ دید بهتر قیمتی به خریداران اجازه می دهد تا به درستی عملیات خرید-فروش خود را برنامه ریزی کنند. قیمتها را میتوان در قراردادهای “کشاورزی قراردادی” گنجاند که ثبات را برای کشاورزان فراهم کند. دولت باید مگافارم را ۱۰۰ درصد تحت رهبری بخش خصوصی در نظر بگیرد. دولت باید با رفع شکافهای موجود در چارچوبهای سیاستی، قانونی و نظارتی برای تجارت کشاورزی در کشور، محیطی توانمند را ایجاد کند تا اشتهای بخش خصوصی را به برنامه” ابرفارم ” جذب کند. دولت باید دسترسی به منابع مالی و دسترسی به بازارهای بزرگ داخلی و صادراتی را تسهیل کند و همچنین مشوق های استراتژیک برای سرمایه گذاری در آبیاری، زیرساختهای آبی-خاکی و سایر زیرساخت های حمایتی-رفاهی ارائه دهد. رگولاتوری دولتی باید توسعه استراتژیهای تجاریسازی را در نظر گرفته، فضای اقتصاد سیاسی مزارع بزرگ را تقویت و حمایت کند و به عواملی که بهرهوری را محدود میکنند، رسیدگی و کارایی فراگردها را مطلوبیت بخشد.
- نویسنده : حسین شیرزاد ؛ تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی
Friday, 1 November , 2024