در این میان، صحبت های دکتر محمدرضا محبوب فر، کارشناس و پژوهشگر حوزه سلامت که این روزها در فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی خبرساز شده است شنیدنی است. او به خبرنگار می گوید: واکسیناسیون ۵۰ درصدی که وزیر بهداشت و درمان مدعی شده است، نمی تواند صحت داشته باشد چرا که باید دو […]

در این میان، صحبت های دکتر محمدرضا محبوب فر، کارشناس و پژوهشگر حوزه سلامت که این روزها در فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی خبرساز شده است شنیدنی است. او به خبرنگار می گوید: واکسیناسیون ۵۰ درصدی که وزیر بهداشت و درمان مدعی شده است، نمی تواند صحت داشته باشد چرا که باید دو دز واکسن برای ایمنی زایی جامعه تزریق شود، نه اینکه تک دز واکسیناسیون انجام شود و بعد عادی سازی کرد تا آنجا که اجازه داد مراسمات اربعین در ایران برگزار شود. این رفتار مسئولان جدید وزارت بهداشت و درمان در آینده فاجعه ساز خواهد شد و مردم در گرداب بیماری کرونا بیشتر فرو می روند. شرایط عراق و ایران قابل مقایسه نیست. در عراق واکسن های فایزر و آسترازنکا در جمعیت زیادی از مردم تزریق شده است و حتی بعد از برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا آمار کرونا کاهش محسوسی داشته است و تلفات این کشور قابل قیاس با ایران نیست. روند واکسیناسیون در عراق به درستی انجام شده است اما ایران ۸ ماه از واکسیناسیون جهانی عقب مانده است. بنابراین برگزاری مراسمات اربعین و بازگشایی های بدون برنامه ریزی و شتابزده می تواند فاجعه در کشور ایجاد کند.

این بخشی از سخنان مهم و شنیدنی دکتر محبوب فر با خبرنگار ما بود. در ادامه، مصاحبه تفصیلی «اقتصاد پویا» با این کارشناس حوزه سلامت و عضو مؤثر و پیوسته مجامع علمی سلامت در ایران را می خوانید.

® آقای دکتر، سخنان اخیر عین اللهی، وزیر بهداشت و درمان در خصوص واکسیناسیون ۵۰ درصدی جامعه چگونه قابل تحلیل است؟

۷۰درصد واکسیناسیون آن هم دو دز می تواند ایمنی ایجاد کند. حال وزیر بهداشت و درمان عنوان داشتند که ۵۰ درصد از جمعیت کشور واکسینه شده اند. به نظر می رسد او اطلاعات دقیقی نسبت به این گزاره علمی که در بیماری های عفونی «اگر بنا به پیدایش ایمنی جمعی باشد باید حدود بالاتر از ۷۰ درصد از جمعیت کشور دو دز واکسن کرونا را دریافت کرده باشند نه تک دز» ندارد. در حال حاضر اگر نگاه کنید به آماری که درخصوص تعداد افراد واکسینه شده ها اعلام می شود، تعداد واکسینه شده ها نهایتا ایران بعد از ۸ ماهی که در دنیا از ماجرای واکسیناسیون عقب افتادهاست توانسته است در واقع ۲۰ درصد از جمعیت کشور را به طور کامل واکسینه کند. اختلاف ۳۰ درصدی در آمار واکسیناسیون در سخنان بهرام عین اللهی مشهود است. تاکنون ۷۰ تا ۸۰ میلیون واکسن وارد کشور شده است و از این تعداد، ۵۰ میلیون دز واکسن تزریق کرده اند و  تعداد دزهایی که به مردم تزریق کرده اند را به اسم جمعیت واکسینه شده مطرح می کنند، در صورتی که دو دز واکسن باید تزریق شود تا اعلام کرد چند در صد از مردم کشور واکسینه شده اند. در خصوص هر بیماری عفونی که برای آن واکسن تعریف می شود و در خصوص بیماری کرونا اعلام کرده اند که برای ایمنی جمعی باید دو دز واکسن تزریق شده باشد، بنابراین نمی توان اعلام کرد که یک دز واکسن تزریق شده است و ایمنی زایی جمعی ایجاد شده است یا همه مردم یا ۵۰ درصد مردم واکسینه شده اند. این اظهارات کاملا اشتباه و غلط است و معلوم می شود که عده ای قصد دارند با چنین سخنانی از فشار افکار عمومی رهایی پیدا کنند و بعد از اشتباهاتی که در دولت قبل صورت گرفت حال می خواهند مردم را سرگرم کنند. درخصوص ایمنی جمعی حتی نمی توان دز اول یا دز دوم واکسن کرونا را همزمان به چند نفر تزریق کرد و ادعای واکسیناسیون کامل جمعیت را داشت. به مردم در دز اول یک نوع وکسن تزریق شده است و در دز دوم واکسن دیگری تزریق کرده اند. حتی بین دزهای اول و دوم فاصله افتاده است. دستکاری هایی اکنون در سامانه واکسیناسیون صورت می گیرد و عده ای که از واکسن ها ترسیده اند پول می دهند و گواهی واکسیناسیون دریافت می کنند یا نوع واکسن های دریافت شده را جا به جا می کنند. مردم از طرفی سرگردان به دنبال واکسن آسترازنکا یا واکسن برکت از این شهر و آن شهر هستند. سبد واکسیناسیون در کشور محدود است و بعضا یک نوع واکسن بیشتر پیدا نمی شود. خط واکسیناسیون برکت و آسترازنکا در بیشتر مراکز واکسیناسیون مسدود و برچیده شده است و تنها واکسن چینی به وفور یافت می شود. با این وضعیتی که توصیف کردم چگونه می توان مدعی رتبه اول و دوم جهانی در واکسیناسیونی که دنیا تزریق کرده است و به گوشه ای خزیده است و به زندگی عادی بازگشته است شد؟! این طور آمار دادن ها و این روش واکسیناسیون، مسخره کردن و زیر سوال بردن بحث واکسیناسیون در بیماری های عفونی است. مگر می توان ادعای واکسیناسیون داشت و اجازه داد مردم در دز اول یک واکسن را دریافت کنند، اما دز دوم تازه با تاخیر یک نوع دیگری از واکسن را تزریق کرد؟!

 این آماری که وزارت بهداشت و درمان اعلام می کند یک آمار مملو از خطا و اشتباه است. براساس این آمار، اصل آمار دولتی کاهش ابتلا و مرگ و میر کرونا زیر سوال است؛ یعنی اعتمادی به آمارهای دولتی نیست. اعلام شده است که تعداد واکسیناسیون افزایش پیدا کرده است و آمار ابتلا و مرگ و میر کاهش یافته است، در صورتی که هفته گذشته اگر آمار بیماری بررسی گردد از ابتدای هفته آمار کرونا بی سر و صدا افزایش و نه کاهش یافته است. برای اینکه صحت و سقم آمار دولتی را متوجه شد کافی است به شرکت ها و موسسات خیریه خدمات ترحیم مراجعه کرد یا با کادر درمان بیمارستان ها یا با کادر کفن و دفن در آرامستان ها گفتگو کرد. موسسات خدمات ترحیم اعلامیه چاپ می کنند یا تاج گل و تابلو تحویل خانواده های داغدار می دهند. از این افراد اگر آمار گرفت حقیقت آمار فعلی وزارت بهداشت و درمان مشخص می شود که آیا آمار مرگ و میر در این مدتی که شیر واکسیناسیون به اصطلاح باز شده است نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است یا افزایش؟ آقای عین اللهی تفاوتی با آقای نمکی ندارد و ایشان نمی تواند تعداد دز اولی ها را به جای افراد واکسینه شده جا زنی کند.

® به نظر می رسد ایران وارد یک مسابقه مرگ و میر بدون رقیب هم شده باشد. آمار فوتی ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

وزیر بهداشت و درمان اعلام کرده است ۵۰ درصد مردم واکسینه شده اند و عده ای هم گفتند منظور وزیر ۵۰ میلیون نفر بوده است و به زودی واکسینه شده ها ۷۰ میلیون نفر می شوند. این طور آمار دادن و اظهار نظر کردن اشتباه محض و دروغگویی است. مشخص شده است که آمار آقای وزیر اشتباه است و آمار داده های بیماری واقعی نیست. تعداد مبتلایان و قربانیان بالاتر است. از یک منبع گفتند ۴ برابر، منبع دیگری می گوید ۷ برابر، و یک منبع دیگر هم می گوید آمار ۲۰ برابری مورد تایید است و حتی سازمان بهداشت جهانی هم روی آمار اخیر دست گذاشته است. همین الان آمار واقعی کودکان یتیم شده بر اثر کرونا در ایران حداقل سه برابر آمار بهزیستی است. بنابراین تکرار اشتباهات کرونایی گذشته، مقدمه ای است برای پیک های بعدی در کشور و امواج سهمگین تر کرونا و مقدمه ای است برای تکرار فجایع بیشتر در آینده. بنابراین آمار و داده های بیماری کرونا باید از حالت محرمانه خارج شود، آمار بیماری کرونا باید در اختیار مراجع غیر دولتی سلامت و کادر درمان قرار گیرد. حالا چرا باید چنین اتفاقی رخ دهد؟! اولا در خصوص آمار دولتی اعتباری نیست و نمی توان امید بست که مردم به عمق فاجعه پی ببرند. برای رعایت پروتکل های بهداشتی و همچنین قرنطینه کشور بایستی توسط نهادهای دولتی اطلاع رسانی شود که مردم عادی سازی نکنند. از طرفی، ۶۰ درصد مشمولین واکسیناسیون واکسن تزریق کرده اند و ۴۰ درصد هم به دلایل مختلف از جمله تبلیغات ضد واکسن ها و محدودیت سبد واکسیناسیون کشور واکسن تزریق نکرده اند. اما افرادی که واکسن تزریق کرده اند حتما باید تحت نظر باشند و آمار بیماری را محرمانه تلقی نکرد و عوارض واکسن ها و تلفات واکسن ها به اطلاع جامعه رسانده شود و مرگ و میرها را باید علت یابی دقیق کرد. قبلا آقای شریفی زارچی، سرپرست مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت و درمان در دولت حسن روحانی نامه ای را مبنی بر افزایش آمار مرگ و میر در بین واکسینه شده ها نسبت به استاندارد جهانی منتشر کرد که بعد چون واکنش زیادی چنین نامه ای بوجود آورد او را مجبور کردند که سخنان دیگری را مطرح کند و حرف های قبلی خود را اصلاح کند. به سادگی نباید از کنار این ماجرا عبور کرد. پس آمار و داده های بیماری بایستی از حالت محرمانه خارج شود تا اعتمادسازی کرد و جمعیت واکسینه شده کشور نیز باید مورد مطالعه بالینی دقیق قرار بگیرند. وضعیت واکسینه شده ها باید رصد شود و با ایشان همچنان در ارتباط بود. درخصوص وضعیت افراد واکسینه شده هم باید شخصیت هایی نظر بدهند که استقلال فکری دارند و در واقع وابسته دولتی نیستند. در این صورت مردم می توانند به آنها اعتماد کنند که آیا واکسیناسیون انجام شده توانسته است درصد ابتلا و مرگ و میر را کاهش دهد یا خیر؟ دنیا واکسیناسیون انجام داده است و کرونا را شکست داده است. حالا مقامات سلامت و مقامات سیاسی در ایران مسابقه گذاشته اند برای رکورد زنی رتبه اول و دوم دنیا! واقعا خجالت آور است چون ایران وارد یک مسابقه بی رقیب واکسیناسیون شده است. ۸ ماه مردم را معطل واکسیناسیون کردند و درخواستی از سوی مسوولین دولت وقت به دلیل تحریم واکسن های انگلیسی و آمریکایی به سبد کواکس ارسال نشد. در صورتیکه همین افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان درخواست کردند و واکسن های فایزر و مدرنا و جانسون اند جانسون که می توانند مردم را از مهلکه ابتلا و مرگ کرونایی نجات دهند دریافت کردند. در حال حاضر عراق پس از برگزاری مراسمات محرم در وضعیت متعادل و کاهشی بیماری به سر می برد درصورتی که در ایران همین مراسمات برگزار شد و آمار ابتلا و مرگ و میر افزایش داشته است.

®ماجرای واردات واکسن فایزر هم باعث بارقه ای از امید در جامعه شده است. با این حال سبد واکسیناسیون متنوع خواهد شد؟

باید درخصوص کرونا شفاف بود و مسائل را بدون پرده پوشی عنوان کرد. اعضای حاضر در ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت و درمان باید از «حالت نگاه بالا به جامعه داشتن» خارج شوند. خیلی از کارشناسان در این دو نهاد با مردم شفاف سخن نمی گویند و اطلاع رسانی درستی انجام نمی دهند. با مردم نباید بازی کرد و در این میان رسانه ها هم نباید ستون پنجم چنین مسئولان و چنین رفتارهایی شوند. در این صورت رسانه تنزل پیدا می کند و به بنگاه ضد اطلاعات بدل خواهد شد.

از سال ۹۸ که بیماری وارد کشور شد این بیماری از ابتدا کنترل نشد چون افراد دولتی و وابسته به نهادهای حاکمیتی و نه افراد مستقل و غیردولتی دست بالا را داشتند. ویروس کرونا افراد را مبتلا می کند و عده ای یا در بیمارستان ها یا در محل زندگی خود در منازل فوت می کنند. از طرف دیگر، افرادی که مبتلا می شوند یا در بیمارستان یا در منازل تحت درمان قرار می گیرند و بهبود پیدا می کنند، اما عوارض بیماری با مبتلایان باقی می ماند و مبتلایان بهبودیافته عمر طبیعی نخواهند داشت و دچار مرگ زودرس می شوند. اینقدر متاسفانه مرگ و میرهای کرونا در کشور بالا و عمیق بوده است که در حال حاضر کشور ایران متاسفانه یا در حال از دست دادن جمعیت خود می باشد یا کشور به سرعت در حال افزایش سن جمعیت و پیر شدن است.

حال وقتی مقامات کشور دیدند که چه اشتباهی کردند که واکسن را در هشت ماه قبل ممنوع کردند و حالا تبعات آن به صورت افت جمعیت پدیدار شده است، عقب نشینی کردند و به این نتیجه رسیدند که تنها راه مواجهه با بیماری واردات واکسن های آمریکایی و انگلیسی است و بنابراین تصمیم به خرید و واردات فایزر گرفتند. البته فایزر و جانسون اند جانسونی که وارد کشور می شود محدود است و بیشتر از دو میلیون دز نمی باشد. فایزری که وارد می شود در دسترس عموم مردم یا واکسن نزده ها قرار نمی گیرد. این واکسن به دلیل افت جمعیت ایران در پس بیماری کرونا تنها در اختیار مادران باردار قرار می گیرد تا خود و نوزادان آن ها دچار مشکل نشوند. مطرح شده است که کادر درمان هم در رتبه بعدی می توانند به عنوان دز تکمیلی واکسن های تزریق قبلی استفاده کنند.

آنچه مسلم است؛ یک تحلیلی بین مقامات سیاسی و امنیتی و سلامت کشور وجود دارد که در روزها و هفته ها و ماه های آینده، کشور ایران وارد یک گرداب بیماری کرونا می شود و مرگ و میر و تعداد مبتلایان بسیار بسیار بیشتر از پیک های اول تا پنجم خواهد بود. برای همین مسئله واکسن فایزر وارد شده است تا اولا با تزریق به مادران باردار از افت جمعیت تازه متولدشده جلوگیری کنند و ثانیا به عنوان دز تقویتی یا دز سوم به کادر درمان تزریق کنند که در برابر حجم زیاد تعداد مبتلایان و مرگ و میر ها از بین نروند و خط اول بیمارستان ها خالی نشود. مقامات کشور در حقیقت فایزر وارد می کنند برای مادران باردار و کادر درمان چرا که می دانند پیک ششم اکنون از سمت استان های شرقی و شمالی آغاز شده است. این پیک رده سنی هم نمی شناسد و ویروس های دلتا، لامبدا و میو به طور ترکیبی با ویروس آنفلوآنزا به جمعیت کشور حمله می کنند. پاییز و زمستان سختی در پیش است. واکسن هایی هم که تزریق می شود یعنی واکسن سینوفارم و برکت حریف پیک ششم بیماری نیستند و نمی توانند ایمنی زایی جمعی پدید آورند. بنابراین در این شرایط می توان به قرنطینه و حفظ پروتکل های بهداشتی دل بست تا پیک ششم و فصل سرما را پشت سر گذاشت.

® مدارس هم از امروز بازگشایی خواهند شد. تحلیل شما را هم در این خصوص بشنویم.

از امروز، دانش ‌آموزان مدارس کم جمعیت روستایی و عشایری، دانش‌ آموزان هنرستانی برای دروس مهارتی و دانش ‌آموزان پایه اول ابتدایی به مدرسه رفته اند و در طول هفته در شرایطی در مدارس حضور پیدا می کنند که پروتکل های بهداشتی در مدارس یا تعریف نشده است یا پروتکل های قبلی به روزرسانی نشده اند. با این حال، آمار کرونا در کشور افزایش خواهد یافت و دانش آموزان ناقل بیماری برای والدین و خانواده های خود و دیگر اقشار جامعه محسوب می شوند. طرح واکسیناسیون دانش آموزان نیز به شکست می انجامد و وضعیت کشور در پس بازگشایی مدارس از امروز بحرانی و خطرناک تر خواهد شد که این بار می تواند شرایط امنیتی تری برای کشور نسبت به پیک پنجم پدید آورد. با این وجود، پیک ششم که اکنون در کشور آغاز شده است، زودتر از پیش بینی ها به حالت صعود خواهد رسید.

واکسن های بزرگسالان برای دانش آموزان می تواند خطرساز باشد. از طرف دیگر سازمان ملل و سازمان یونیسف تاکید بر واکسیناسیون دانش آموزان و بازگشایی مدارس به دلیل آسیب های آن در کشورهای جهان داشته اند. این توصیه سازمان های بین المللی مختص کشورهایی است که واکسیناسیون بزرگسالان به طور کامل انجام شده است. تنها واکسن های مورد تایید سازمان بهداشت جهانی و مراجع سلامت در ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای واکسیناسیون کودکان و نوجوانان و جوانان در سنین مدرسه، فایزر و مدرنای مختص کودکان است. سازمان ملل و یونیسف در این شرایطی که دنیا واکسیناسیون فایزر و مدرنا برای والدین و دانش آموزان انجام داده است و درحال بازگشت به وضعیت عادی خودش است، توصیه کرده اند مدارس و دانشگاه ها را بازگشایی کنند و همزمان هم به کشورهای جهان اعلام کرده اند که شما باید پروتکل ها را بازنگری کنید؛ به عنوان مثال در کشور فدرال آلمان قوانینی وضع کرده اند برای افراد واکسینه شده و واکسینه نشده ها تحت عنوان قانون و مقررات ۲G و  3G  که در مدارس و دانشگاه ها و مکان های عمومی اجرا می شود. حال پروتکل های کرونا از سال ۹۸ تاکنون بازنگری نشده اند و هنوز ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت و درمان اندرخم یک کوچه است! نه تنها آلمان در دوران پساکرونا بلکه ترکیه و بسیاری دیگر از کشورهای خاورمیانه و آسیایی همسایه ایران این پروتکل ها را بازنگری کرده اند و پس از واکسیناسیون کامل جمعیت خود اعلام کرده اند که مدارس و دانشگاه ها را بازگشایی می کنند. البته این بازگشایی ها حساب شده و با برنامه است و هیچ عجله ای هم نمی کنند.

این در حالی است که در کشور ایران واکسیناسیون کودکان و نوجوانان تحت عنوان واکسیناسیون دانش آموزان درصورتی در حال انجام است که هیچ کس تاکنون مسوولیت واکسیناسیون بچه های مردم را نپذیرفته است. آنقدر مردم در این زمینه از مسوولین حرف های متناقض شنیده اند که اصلا بیشتر خانواده ها قید مدرسه و آموزش حضوری و واکسن برای فرزندان خود را زده اند. بیشتر از ۶۵ درصد خانواده های دانش آموزان اعلام می کنند که نه واکسن برای فرزندان خود می خواهند نه اصلا می گذارند که کودکانشان در مدرسه حاضر شوند. پس از اینگونه اعتراضات و شکل گیری کمپین های سراسری در شبکه های اجتماعی علیه واکسیناسیون دانش آموزان، سرپرست وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که نیازی به واکسیناسیون بچه های ۷ تا ۱۷ سال نیست و یکی دیگر از مقامات هم اعلام می کند ۷ تا ۱۲ ساله ها نیازی به واکسن ندارند. یکی دیگر از مسئولین اعلام کرده است که همه دانش اموزان واکسینه می شوند و واکسن بزرگسالان را برای کودکان ۷ تا ۱۸ سال تزریق می کنند. رییس کمیسیون بهداشت مجلس هم در واکنش به خبرهای منتشر شده درخصوص اینکه وزارت بهداشت قصد دارد واکسن ‌هایی که برای تزریق به کودکان توسط سازمان بهداشت جهانی تأیید نشده است را به کودکان ایران تزریق کند گفته است: به سازمان بهداشت جهانی ربطی ندارد که ما به کودکان می خواهیم واکسن بزنیم. برخی از مسوولین هم اعلام کرده اند که واکسیناسیون دانش آموزان با واکسن بزرگسالان مشکلی ایجاد نمی کند و عوارض این واکسن ها به صورت یک بدن درد و تب و سر درد و کوفتگی عضلات بروز پیدا می کند. این کارشناسان البته شفاف و صریح عنوان نمی کنند که این عوارض یعنی ابتلای دسته جمعی دانش آموزان به کرونا!

تنها واکسن هایی که برای کودکان و نوجوانان تایید شده است و مخصوص کودکان و نوجوانان تولید می شود و حتی در فلسطین و عراق و لبنان به این رده سنی تزریق می شود واکسن فایزر و مدرنا است و خود سازمان بهداشت جهانی نیز تایید کرده است. اما برای واکسن های چینی و ایرانی صرفا مجوز اضطراری صادر شده است و برای کارآزمایی فاز سوم بالینی به بزرگسالان در کشور ایران و تعدادی دیگر از کشورها استفاده می شود. بنابراین نمی توان واکسنی که درحال آزمایش روی بزرگسالان است و نتایج کارآزمایی آن ها تاکنون منتشر نشده و به اطلاع عموم نرسیده است را این بار به اسم واکسیناسیون عمومی  و بازگشایی مدارس روی کودکان و نوجوانان آزمایش کرد. در چنین وضعیتی نباید اجازه داده شود که این واکسن ها به فرزندان کشور تزریق شود. والدین هم نباید عجله ای برای واکسیناسیون دانش آموزان داشته باشند زیرا حتی سرپرست وزارت آموزش و پرورش اعلام می کند که نیازی نیست که دانش آموزان واکسینه شوند. معلوم است که خود مقامات کشور اعتراضات را می بینند که زیر پوست جامعه چه می گذرد و اگر مشکلی پیدا شود مردم معترض خواهند بود.

® به نظر شما آیا می توان امیدوار بود که در آینده نزدیک واکسن های فایزر و مدرنا و جانسون و آسترازنکا به کشور وارد شود؟

قطعا این اتفاق خواهد افتاد چون وضع موجود کشور قابل دوام نخواهد بود. مشکلات واکسیناسیون در کشور درحال سر باز کردن است. واکسن آسترازنکا در کشور نایاب شده است و مردم برای تزریق واکسن آسترازینکا از این شهر به آن شهر می روند که واکسن آسترازنکا دریافت کنند. چون با واکسن های چینی و ایرانی که تزریق شده است اکثر واکسینه شده ها نمی توانند از کشور خارج شوند چون کشورها کمتر گواهی واکسیناسیون آنها را قبول می کنند یا اصلا قبول نمی کنند. مردم اکنون مانده اند چه کار کنند؟ افرادی که دز اول آسترازنکا دریافت کردند حتی برای دز دوم با مشکل رو به رو شده اند و حتی شنیده شده است در بسیاری از مراکز واکسیناسیون خط واکسن برکت و آسترازنکا را مسدود کرده اند یعنی واکسن برکت هم همه مراکز ندارند. حالا تعدادی قبلا برکت زده اند و تکلیف این افراد مشخص نیست. خدا می داند در این شرایط چه اتفاقی می افتد. من احساس خطر می کنم چون عادی سازی جامعه افزایش یافته است و مردم می گویند به دلیل واکسیناسیونف آمار بیماری کاهش پیداکرده است؛ در صورتیکه آمارها و داده های خام بیماری باید منتشر شوند تا کارشناسان و متخصصین حوزه سلامت با سند و مدرک معتبر قادر به راستی آزمایی و اعتبارسنجی آمارهای منتشره از سوی وزارت بهداشت و درمان باشند.

® در مورد واکسیناسیون اجباری چه نظری دارید؟ شدنی است؟!

نمی توان تزریق واکسن هایی که مجوز اضطراری برای تزریق آن ها صادر شده است و در حقیقت، این واکسن ها فاز سوم مطالعات بالینی را طی می کنند اجباری کرد. به مقتضای اینکه محموله پشت محموله واکسن چینی وارد کشور می شود، مرجع دولتی نمی تواند تزریق واکسن را اجباری اعلام کند. واکسن های ایرانی نیز مجوز تزریق اضطراری و نه مجوز سازمان جهان بهداشت را دارند و نمی توان آن ها را اجباری کرد. اجباری کردن واکسنی که مجوز اضطراری برای آن تعریف شده است غیر قانونی و غیر شرعی است و حتی تعدادی از مراجع تقلید هم نسبت به این مسئله هشدار داده اند.

خواسته ام از نهادهای حاکمیتی این است که به جای اجباری کردن واکسن و ارائه خدمات منوط به تزریق واکسن، کشور را سه هفته حداقل قرنطینه کنند. هم زمان با قرنطینه کردن کشور نسبت به کاهش قیمت مواد غذایی مورد نیاز مردم البته باید اقدام کرد. تورم نقطه ‌ای مواد خوراکی در شهریور ماه به حدود ۶۲ درصد افزایش یافته است. این آمار البته دولتی است و تورم اکنون حداقل ۷۰ درصد است. در حال حاضر مردم ایران که تعداد کمی هم نیستند یعنی جمعیت بیش از ۶۰ میلیون نفر زیر خط فقر هستند. خط فقری که بین ۱۰ تا ۱۴ میلیون تومان برآورد شده است. در حال حاضر جمعیت کشور دچار سوء تغذیه شده اند و امنیت غذایی مردم در خطر است. بدن مردم ویتامین ندارد و املاح معدنی را از دست داده است. هر چند واکسیناسیون سرعت گیرد و حتی به رقم ۷۰ و ۸۰ و ۱۰۰ درصدی دست یابد نمی توان انتظار داشت که ایمنی جمعی پدید آید. در صورتی ایمنی جمعی علیه کرونا پدیدار خواهد شد که مواد غذایی مردم از نظر کمیت و کیفیت تامین شود و مردم تغذیه مناسبی دریافت کرده باشند. واکسیناسیون در عین اینکه سوء تغذیه در کشور وجود داشته باشد اثری نخواهد داشت. واکسینه شده ها دوباره مبتلا به کرونا شده اند یا در اثر کرونا و عوارض واکسن ها فوت می کنند. رفع گرانی، تورم، فقر و بیکاری در کوتاه مدت ممکن است و کار سختی نیست. تنها باید اراده سیاسی و اقتصادی از سوی حاکمیت وجود داشته باشد. اگر رفتار مقامات کشور ایران در عرصه جهانی عادی سازی شود و اگر جمهوری اسلامی ایران تعامل جهانی با دنیا را آغاز کند، خروج کشور از بحران ورشکستگی اقتصادی در کوتاه مدت اتفاق می افتد. همزمان باید به باندبازی و قبیله گرایی و قوم گرایی و جناح بازی و سیاسی بازی در نهادهای اقتصادی و سلامت و اجتماعی حاکمیت را پایان داد و ایران را برای تمامی ایرانیان به دور از شعار بی معنا و پوچ «خودی و غیرخودی» معنی کرد تا متخصصین و کارشناسان واقعی و حقیقی به عرصه مدیریت کشور ورود پیدا کنند. شاید باور نکنید، اما تعداد زیادی از کارشناسان و متخصصین در این کشور هستند که یا منزوی شده اند یا کنار گذاشته شده اند و حاضر هستند تنها برای کاهش درد و رنج مردم و نجات کشور و سرزمین خود رایگان و مجانی در نهادهای حاکمیتی کار کنند اما حاکمیت حتی اجازه عرض اندام به آن ها نمی دهد.

مردم در حال حاضر دچار استرس و فشارهای روانی هستند و زیر چرخ دنده های فشار اقتصادی و معیشتی و فقر و گرانی و تورم و بیکاری، کاسه چه کنم چه کنم در دست گرفته اند. این فشار روانی و استرس و اضطراب مردم در صورت عادی سازی روابط جمهوری اسلامی ایران با دنیا از بین خواهد رفت. یکی از دلایلی که سطح ایمنی بدن مردم ایران پایین است، یکی کمبود مواد غذایی و دوم استرسی است که وجود دارد. مردم از نظر عصبی و روانی و روحی تحت فشار هستند. خودکشی، سرقت و قتل های خانوادگی افزایش غیرقابل باوری پیدا کرده است. روز به روز هم بر استرس و فشار عصبی مردم افزوده می شود و نمی توان انتظار داشت سطح ایمنی بدن آنان حتی با وجود واکسیناسیون افزایش پیدا کند و بیماری کنترل شود. اکنون علاوه بر کرونا، بیماری های دیگر در جامعه پدیدار شده است و مرگ و میرها اگر سازمان آرامستان ها و سازمان ثبت احوال، آمار خود را از حالت محرمانه خارج کنند مشخص خواهد شد که چه افزایشی در این دو سال اخیر داشته است. تحقیقات رسمی و دولتی نشان می دهد حداقل ۴۵ درصد بیماران کرونایی و غیرکرونایی به دلیل مشکلات مالی و هزینه‌های درمان از درمان خود انصراف داده اند.

® به عنوان سوال پایانی؛ نظر جنابعالی درخصوص برگزاری مراسم اربعین در این شرایط کرونایی چیست؟

مراسم اربعین و هر گونه تجمع مشابهی در این شرایط به هیچ عنوان جایز نیست. برگزاری اربعین در داخل ایران و در خاک عراق با حضور زائرین ایرانی باید تحت نظر انجام شود و پروتکل های قبلی را به روزرسانی و بازنگری کرد. آنچه که من مشاهده می کنم؛ در سطح خیابان ها و معابر شهرهای مختلف کشور تعداد ایستگاه های صلواتی و موکب های اربعین و چایخانه ها بیش از سال های قبل افزایش یافته است و تجمعات و ازدحام مردم به حدی است که می تواند بیماری کرونا را وارد فاجعه دیگری کند. با توجه به واکسیناسیون کشور که با وقفه صورت می گیرد، بسیاری از دلسوزان و کارشناسان حتی اعلام کرده اند که راهپیمایی و تجمعات اربعین خطرناک است. علیرغم مخالفت ها با این راهپیمایی، مراسم در دو کشور عراق و ایران در حال برگزاری است. همانطور که برگزاری مراسم عزاداری در تاسوعا و عاشورا به صورت تجمع و دسته روی محله ای ممنوع شد و با این حال عده ای لجبازی کردند و مراسم با حداکثر جمعیت برگزار شد، مراسم اربعین هم این روزها چنین است. بیشتر از این نمی توان با سلامت مردم بازی کرد. در مراسم اربعین مشاهده شده است که شرکت کنندگان به بهانه تزریق واکسن، ماسک استفاده نمی کنند و فاصله اجتماعی را هم رعایت نمی کنند. با این وضعیت رعایت دستورالعمل های بهداشتی و شرایط اقتصادی مردم و مشکلات موجود بر سر واکسیناسیون کشور، چگونه می توان مدعی کنترل بیماری و کاهش آمار بیماری بود؟! بیشتر از این نباید با عادی سازی در جامعه، سلامت مردم را به سخره گرفت.

در پایان تاکید می کنم که برگزاری مراسم اربعین و پیاده روی جاماندگان اربعین بسیار خطرناک است. از عزاداران حسینی و دوستداران آن حضرت استدعا می کنم که مراسم را به صورت مجازی و خانوادگی برگزار کنند. در این روزها دعا و نیایش کنند. به مردم کمک کنند و خون اهدا کنند.  امام حسین(ع) هم اینگونه راضی تر است. مردم از حضور در تجمعات پرهیز کنند زیرا شرایط کشور از نظر بیماری کرونا و شرایط اقتصادی و فشارهای روانی و عصبی روی افراد جامعه غیرطبیعی است و  نمی توان عادی سازی کرد.