در کنار این روندهای امیدبخش، روندهای نگرانکنندهای نیز مشاهده میشود. این روندها، ناظر بر اظهارنظرهایی است که مسئولان کلیدی اقتصادی کشور، گاه و بیگاه مطرح میکنند. پیام محوری سخنانی که این افراد اظهار میکنند، این است که گویا ارادهای جدی وجود دارد تا در اقتصاد سیاسی ایران، در بر روی همان پاشنههایی بچرخد که در طی سه دهه گذشته چرخیده و قله فسادزایی، نابرابریزایی و از کارکردافتادگی، در نظامهای تصمیمگیری و تخصیص منابع و اجرایی را پدید آورد. این امر، نیروی محرکه اصلی ما برای باز کردن باب این گفتوگوست. از طریق همین جلسات، به اعتبار مطالبی که صرفا در چارچوب پاسداری از منافع غیرمولدها و رانتجوها و از این قبیل، از زبان مسئولان محترم صادر میشود، مکررا آنها را دعوت به مناظره کردیم. راهبرد آنها تا به امروز، سکوت بوده است. در برابر سکوت آنها که امیدوارند از طریق این سکوت، فراموشی حاصل شود، گفتهایم اگر مسئله، فقط خطاهای ذهنی و برداشتهای علمی یا کارشناسی نادرست ما یا آنهاست، مطرح کنند و اگر سیاستهای خودشان را قابل دفاع میدانند دفاع و در غیر این صورت، آن را متوقف نمایند. این شیوه استخوان لای زخم، برخورد سیاستزده و حرکت به سمت رویههای مبتنی بر جوسازی و فریبکاری، شایسته مسئولان کشوری در قواره ایران نیست. به اعتبار آنکه همه مسئولان کشور، خوشبختانه کم و بیش دست از انکار و تکذیب این واقعیت که اقتصاد، جامعه و اقتصاد سیاسی ایران با طیف پرتنوعی از بحرانها و چالشهاست، برداشتهاند و اصل این گرفتاریها را به رسمیت شناختهاند، بحث ما بر این است که از این فرصت استفاده کنیم. درخصوص بحران های دهه ۹۰ با فرشاد مومنی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به گفت و گو پرداختیم.
سیاست های غلط تولید
تا زمانی که ما سیاستهای غلط و تسخیرشدگیهای پرفساد توسط غیرمولدها را حل و فصل نکرده باشیم، در قراردادها یا تفاهمهای همکاری نمیتوانیم سود ببریم. ما در دوره تخصصی این موضوع را در موسسه «دین و اقتصاد» بحث خواهیم کرد و به صورت عمومی منتشر میکنیم. الان به عنوان آدرس تلگرافی عرض میکنم. شما تجربه ایران قبل از انقلاب را نگاه کنید. وقتی قدرت و بنیه تولیدیمان ضعیف است، آمریکاییها هم به رژیم شاه، متحد استراتژیک میگفتند اما زمانی که این متحد استراتژیک، نیاز به پشتیبانی آمریکاییها داشت، پشتش را خالی کردند. منطق پشت خالی کردن هم کاملا روشن است. آنها دیگر مانند روسیه، در برابر قاجارها در کادر ترکمانچای به خاندانهای حکومتگر عقد اخوت نمیبندند. اینها فقط منافع را نگاه میکنند. شما جزییات مذاکرات گوادلوپ را بخوانید. آنها گفتند هزینههای حمایت از محمدرضا پهلوی به عایدات آن میچربد، بنابراین وی را مانند تفاله به بیرون پرت کردند. بنابراین مدام نگویید ما داریم اتحاد استراتژیک برقرار میکنیم. ما باید با خرد جمعی پیش برویم. آنها میآیند تا منافع خودشان را حل و فصل کنند؛ حتی روسها که آن زمان که حکومت در ایران، متزلزل بود، در ماجرای شعاعالسلطنه، آنگونه حمله و نیروی نظامی وارد ایران کردند، با همه ادعایی که میگفتند راجع به حمایت از خاندان قاجار دارند، وقتی دیدند هزینههای دفاع از خاندان قاجار بر منافع آن میچربد، از جایگزینی رژیم پهلوی استقبال کردند. بنابراین فکر نکنیم ما با اینها قرارداد دورمدت ببندیم، ذرهای از منافعشان کوتاه میآیند و برای ما مایه میگذارند. البته اصل اینکه باید با خارجیها، تعامل داشته باشیم، درست است اما حیاتیتر این است که بگوییم چگونه تعاملی؟! اگر از دل این تعامل قرار باشد ما زمینگیر شویم و تا ۲۵ سال دیگر، همچنان نفت خام و گاز بفروشیم، چه فایدهای دارد؟ ماجرای ۲۵ سال چیست؟ ماجرا این است که خود چینیها یک برنامه ۲۵ ساله طراحی کردند که در مدت ۲۵ سال، الگوی سوختشان را از سوختهای فسیلی به سوختهای تجدیدپذیر منتقل کنند. کسی که اینگونه علنی از ما استفاده ابزاری میکند، نمیتواند متحد استراتژیک تلقی شود.
تولیدی با فساد
وقتی ماجرا به این عریانی، معلوم است، میخواهم خواهش کنم واقعا همه کمک کنیم و کمربندها را در داخل، سفت نماییم، بنیه تولیدیمان را ارتقا و فساد را کاهش دهیم. کاملا معلوم است نگاه چین به مسئله نفت خام و گاز طبیعی که میخواهد از ما بخرد، ابزاری است؛ درست مانند نگاهی که روس، انگلیس و آمریکا، قبل از آن داشتند. من نمیگویم نگاه ابزاری، بد است بلکه معتقدم وقتی منافعمان، محرز شد، جلو برویم وگرنه به صرف اینکه کارهای دیگران راه بیفتد و ما گرفتارتر شویم، به هیچوجه درست نیست. هنوز که قراردادی منعقد نشده، جا دارد فراخوان ملی بدهیم و واقعا از ظرفیتهای دانایی کشور استفاده کنیم. ما اسناد استراتژی تجاری و دفاعی آمریکا را طی یک دهه گذشته، بررسی کردیم و دیدیم برخورد آمریکاییها، چه در تنشآفرینی و چه در تنشزدایی یک برخورد کاملا ابزاری است. ما در اسناد مشاهده کردیم مسئله اصلی آنها، کنترل نفوذ چین در این منطقه است. خیلی نکته مهمی است. این موارد را با شرح و بسط بیشتر در میان خواهیم گذاشت. از این نظر، بین روسیه، چین، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و حتی هند، هیچ تفاوتی وجود ندارد. برخورد ابزاری هند را در ماجرای چابهار ببینید. اشکال از ماست اگر فکر کنیم آنها دغدغه توسعه ملی ما را دارند. ما باید این سوءتفاهم را اصلاح کنیم. وقتی ما خودمان را قدرتمند کنیم، بنیه تولیدیمان را بالا ببریم، از تضعیف ارزش پول ملیمان جلوگیری کنیم، جلوی تورمهای لجامگسیخته را بگیریم و انگیزه برای سرمایهگذاری تولیدی ایجاد کنیم، آنوقت با تمام این کشورها، میتوانیم از موضع عزت، وارد تعاملهای سازنده و اعتلابخش شویم.
امیدوارم این تذکرات مشفقانه که در جلسات آتی نیز همین رویه را دنبال خواهیم کرد، به گوش مقامات کلیدی، نهادهای نظارتی و مدیریت اقتصادی کشور برسد. خدا نکند کسانی برای اینکه دو روز بیشتر سرکار بمانند، به خودشان اجازه دهند با مقدرات یک کشور و مردمی به این میزان، عزیز، شریف و نجیب، معامله کنند. اگر مسئله، فقط معرفتی است، ما باز هم اعلام آمادگی میکنیم گفتوگوهای علممحور و اعتلابخش را با این عزیزان ادامه دهیم. امیدوارم چشمانداز روشنتری را در اقتصادمان شاهد باشیم.
Saturday, 23 November , 2024